Web Analytics Made Easy - Statcounter

   عصر ایران- آیت الله مسعودی خمینی تأسف و تأثر خود را از ماجرای برخود یک معمم در قم با یک خانم را پنهان نمی کند و از مردم می خواهد رفتار او را به حساب همۀ روحانیان نگذارند.

   پاسخ‌های آیت‌الله صریح و شفاف است و در تقبیح این اتفاق هر چند غوغاسالاری پیرامون آن را نیز خوش نمی‌دارد: 
 
* تبعات رفتار یک طلبه با خانمی‌ دردرمانگاهی در قم را چگونه ارزیابی می کنید؟

  جریانی که برای من نقل کردند، درباره آن آقای محترم با خانم محترمه که درافتاده، بسیار کار ناراحت‌کننده و زشتی بود و اسلام هم این چیزها را نمی‌پسندد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

   معارف قرآن و اسلام مشخص است و روش، گفتار و کردار ائمه(ع) در دسترس است. من یک بار جایی صحبت کردم که سه کلمه «بنشین»، «بفرما» و «بتمرگ» یک معنا دارد ولی اسلام با بتمرگ و بنشین مخالف است بلکه باید بگوییم: بفرما، بفرمایید. من اگر آنجا بودم می‌گفتم: حاج خانم من از شما خانم محترمه تقاضا می‌کنم مقداری خودت را مواظب باش، بچه را هم درست نگه دار. من این مسائل را کلاً از اسلام نمی‌بینم. اسلام این جور نیست. اسلام با مهربانی، محبت، آغوش باز و بفرما، با مردم صحبت می‌کند. همچنین در صدر اسلام، افراد و اشخاص را با این اخلاق به اسلام آوردند لذا مسلمانان‌ خودشان را در میدان‌های جنگ در راه اسلام به کشتن می‌دادند. 

   من به مردم شریف ایران عرض می‌کنم که شما به یک نفر نگاه نکنید، ممکن است کسی عصبانی و ناراحت شده، آن هم چیزی گفته ولی کار بسیار بدی بوده است. عرضم این است که شما مردم مسلمان هستید، دنبال قرآن هستید، دنبال احیای قرآن هستید، دنبال گفته‌های ائمه(ع) هستید، این آقا کار از دستش دررفته و دیگران هم روی کار بزرگ یا کوچکِ این چنینی، این همه غوغا کردند.

آن‌ها هم بی‌ربط انجام می‌دهند، غوغای آن‌ها هم بی‌ربط است. برای اینکه یک نفر که کاری کرد، نمی‌شود حمل کرد که همه اینجور هستند. نه، این‌گونه نیست. علما، بزرگان و مجتهدین ما با مردم بسیار با صلاح و خوبی صحبت می‌کنند، یک نفر هم اشتباه کرده است ولی دشمنان ما در خارج این را نمی‌گویند، می‌گویند پس معلوم می‌شود همۀ اهل علم و آخوندها، این‌گونه هستند در حالی که این‌گونه نیست. خود مردم درک کردند و درک می‌کنند که باید راه حسابی را پیش گرفت نه این راه را.  

  * درست است به بهانه امر به معروف از زنان و دختران عکس و فیلم بگیریم تا با این کار آن‌ها را بترسانیم؟

باید نوامیس مردم را با تمام معنا و خوبی حفظ کنیم نه اینکه نعوذ بالله نستجیر بالله، با این خراب‌کاری‌ها حرمت نوامیس مردم را از بین ببریم. تمام این اصول را اسلام و قرآن برای ما گفته و برای ما آشکار کرده است. 

مردم مسلمان ایران دنبال خدا، قرآن، پیامبر و ائمه(ع) هستند نه دنبال ایده‌های آمریکایی و ... در آمریکا ازدواج دو مرد با هم قانونی است. این را کجا می‌شود به مردم دنیا گفت؟ خجالت که نمی‌کشند! اسلام با این‌ها مخالف است و از دیدگاه اسلام، همه جهات انسان باید اخلاقی و انسانی باشد، همچنین رفتار او خدایی باشد. 

*آیا این حرکت وهن روحانیت و اسلام نیست؟  

عرض کردم که اسلام با بنشین و بتمرگ مخالف است. این که بدتر است؛ وهن کردن یعنی توهین کردن به افراد و اشخاص. این کار زشتی است و اسلام با آن موافق نیست. یک عده جوان این مسائل را می‌گیرند و می‌خواهند عقیده خودشان را بر مردم تحمیل کنند. الحمدلله مردم ایران مسلمان هستند، مردم ایران دنبال قرآن هستند و مردم ایران دنبال افکار خوب هستند. امکان دارد یک یا دو نفر، نفهمیده کاری انجام دهند، امیدواریم که بعد از این دیگر از این کارها انجام نشود و این مسائل را نشنویم. 

* دلیل این رفتارها چیست؟ از سر نفهمیدن است یا فراتر از این است؟

  خودشان را به نفهمی زدند و الا می‌فهمند این کار بدی است. خودشان را به نفهمی می‌زنند و خیال می‌کنند رشد کرده‌اند، در حالی که این رشد نیست، این خرابکاری، از بین بردن قرآن و اسلام است؛ همچنین این کار وظایف انسانی را از بین می‌برد. باید این آقا پیش خانم می‌رفت و می‌گفت: خانم! من تقاضا می‌کنم رعایت کنید و مقداری نسبت به این امور بیشتر دقت کنید. اگر وی با این زبان حرف می‌زد، هیچ مشکلی پیش نمی‌آمد و شاید آن خانم به تمام معنا خودش را حفظ می‌کرد و می‌رفت.  

*با توجه به سخنان یکی از نمایندگان مجلس در مورد کسر جریمه بی‌حجابی از حساب بانکی خانم‌ها و همچنین سخنان سردار جعفری در حمایت از امر به معروف در تئاتر شهر و مترو، تبعات رفتارهای سلبی و واکنش‌برانگیز در مورد حجاب چه خواهد بود؟
 

هر کس در هر پست و مقام و در هر جایی باشد، باید این معنا را بفهمد که با مردم باید با زبان مهربانی، زبان خوب و زبان آشتی صحبت کرد، نه زبان دعوا و بدگویی. اسلام با این ادبیات مخالف است. اسلام نمی‌گوید، شما برو، به گوش طرف بزن و بگو چرا ربا می‌خوری؟ شما باید بروی و بگویی اسلام ربا را حرام کرده و رباخواری برای شما بد و زشت است. این مسلّم است که مردم ایران دنبال مسائل خرابکاری نیستند و اگر یک نفر در جایی خرابکاری کرد که نمی‌شود به گردن اسلام و مسلمین و مردم گذاشت.

  *برخی می‌گویند چرا علما و حوزه‌ها ساکت هستند و از این رفتار اعلام برائت نمی‌کنند؟
 

ساکت نیستند و همۀ علما حرف می‌زنند؛ سکوت نکرده‌اند، دسته دربیاورند؟! نمی‌توانند دسته دربیاورند که. همه این را محکوم می‌کنند که کار زشت، خلاف و بدی است. انسان باید فضایل انسانی داشته باشد.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ماجرای «مادر نوزاد به بغل» و «معمم دوربین در دست» و یک تقاضا از آیت الله جوادی آملی

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: طلبه قم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۳۴۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید

به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر زلفی‌گل؛

وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی

سلام علیکم

به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارت‌داریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها به‌صورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافته‌اید، بسیار خرسندیم.

و اما بعد..

امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاه‌های شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارت‌خانه‌ای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشته‌ی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …

آقای وزیر!

شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانه‌ای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. این‌که متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانه‌ای برای تسویه‌حساب‌های شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.

اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه می‌کنیم : «دانشگاه‌ها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظه‌ای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی‌!

پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسی‌ای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفی‌گل؟!

علاقه‌مندیم به‌عنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :

«آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشته‌اید!»

اما چرا می‌گوییم شما اشتباهی بودید؟

شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایده‌های خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض می‌کنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاح‌طلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!

این راهبرد سا‌ل‌هاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاه‌های پروژه‌بگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه‌ کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را می‌زند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی‌، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژ‌ه‌ای حرف اول را می‌زند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمی‌ماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمی‌کند.

در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمان‌کارِ دولت و شرکت‌های بزرگ تلقی می‌شود و هزینه‌های خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولت‌ها و بازار تامین می‌کند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل می‌شود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پول‌ساز هستند، به حاشیه می‌روند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن می‌گوییم «سیاست‌زدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاست‌زدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدف‌مندِ تشکل‌های دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساخت‌وساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوق‌دادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی به‌جای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دین‌مدار، میهن‌دوست و متعهد به چارچوب‌های ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرح‌ها و واحد‌های درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. این‌ها فقط مصادقی از سیاست‌زدایی است آقای وزیر.

اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفی‌گل پیمان‌کارِ هیچ‌کس نیست. دانشگاه‌ بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است‌ و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم می‌خورد.».

البته این سیاست‌های کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونه‌اش را می‌خواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!

آقای وزیر!

مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهم‌تر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده‌ است. مدت مدیدی است بودجه‌های هنگفت برآمده از قانون تقویت دانش‌بنیان، دانشگا‌هیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزه‌های علمی، جایش را به «مدل‌های خلاقیت زیست‌بوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همه‌ی دولت‌ها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راه‌اندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کم‌رمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج می‌برد و البته همین معضل با نزاع‌های طایفه‌ای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!

پس آقای زلفی‌گل!

وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن می‌گوییم، از اراده‌ها و تصمیم‌های پولادین برای برچیدن چنین وضع اسف‌ناکی سخن به میان می‌آوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارت‌خانه حساس و مهم فکر کرده‌اید که البته در همان هم ناتوان بوده‌اید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحق‌ترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بوده‌اید. و الحق که معاونین وزارت‌خانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشته‌اند ایده و دستاورد داشته‌اند تا شما.

از کارنامه‌ای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاه‌های کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بی‌تدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکل‌های دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی به‌عنوان «مجموعه‌های پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشته‌اید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایان‌گر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!

جناب وزیر!

با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی رؤسای دانشگاه‌های کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بی‌سواد و رانت‌خوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروه‌های آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحه‌جویی اجتماعی می‌خواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی‌‌بی‌سی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.

یا مثال ساده‌تری بزنیم که مدت‌هاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روان‌شناسی همین دانشگاه پیگیری می‌شود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمی‌شود و اراده لازم است :

ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجرایی‌سازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاه‌ها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی‌ دانشگاه‌ها این ابلاغیه را دریافت نکرده‌اند. هیچ اراده‌ای در دانشگاه‌ها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار می‌گیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاه‌ها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!

آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!

دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آینده‌ه‌ای نه‌چندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شده‌اند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه می‌آیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج می‌شوند. گویا شما همین دانشگاه را می‌‌خواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که

«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بی‌راهه کشاندند!»

اما سخن آخر، جناب دکتر زلفی‌گل!

ما به‌عنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامی‌خوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام می‌کنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را می‌طلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ درون‌نگر و برون‌زا، استقلال‌طلب، دین‌مدار، عدالت‌خواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

دیگر خبرها

  • چرا غرب دنبال ترویج بی‌بند‌وباری در ایران است؟
  • بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفی‌گل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه‌ را، تبدیل به ابزاری برای تسویه‌حساب‌های شخصی کردید
  • از مردم افغانستان حمایت می کنیم
  • نماینده ویژه رئیس‌ جمهور : نقش حمایتی از مردم افغانستان را دنبال می‌کنیم
  • نقش حمایتی از مردم افغانستان را دنبال می‌کنیم
  • (تصویر) عکس‌هایی از جشن عروسی دختر ناصرالدین‌شاه؛ ۱۳۰ سال قبل
  • کاظمی قمی: نقش حمایتی از مردم افغانستان را دنبال می‌کنیم
  • آیت الله علوی بروجردی: روحانیت در عصر آیت‌الله بروجردی، با سازمان‌دهی ایشان به اوج رسید/ ایشان معتقد بودند ما برای دنیا حرف داریم
  • اهل‌شاخه: فرزندان خوزستان را مقابل سپاهان تنها نگذارید
  • لزوم ارتقاء مرکز جامع سلامت اشترینان به بیمارستان